ما تا آخر ایستاده ایم؛

                   استوار همچون کوه ،

                                      پابرجا همچون سرو.

 

دست در دست هم، با استفاده از تفکر کار دسته جمعی، تا سال 1404  ایرانی خواهیم ساخت، سربلند تر از همیشه.

<< به مدد الله >>

 

<< اللهم اجعل نور فی ابصارنا و بصیره فی دیننا و یقین فی قلوبنا و اخلاص فی اعمالنا و السلامه فی انفسنا والشکر لک ابدا ما ابقیتنی >>

 

انتخابات

ما تا آخر ایستاده ایم...

 
تا کور شود هر آنکه نتواند دید

دیروز، امروز،فردا

 

کشور کهن ما ایران در پیچ و شکن های تاریخ گذشته اش ثابت کرد هر کجا مردم با هم همدل شدند و یک صدا فریاد آزادگی سر دادند پیروزی نصیبشان شد.

آنچه بر دیروز ملت ما گذشت، انقلاب اسلامی و پس از آن دوران دفاع مقدس نمونه ای از موفقیت بسیج شدن اقشار مختلف مردم در رسیدن به اهداف متعالی بود.

فرمان بسیج درآذرماه سال ۵۸ توسط معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (قدس سره) طنین انداز شد. تفکر بسیجی ماندگارترین یادگار امام راحل با گذشت سی واندی سال هنوز طنین انداز است و همچون توفنده خار چشم دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامیست .

  

مردم با لبیک به پیام رهبر کبیر انقلاب وحدت کلمه یافتند، یک صدا شدند، بسيج شدند و بر طاغوت و متجاوزان تاختند. 

 

 

و بعد از آن چه خوب نشان دادند همتشان را در پشت خاکریزهای غریب جبهه ها. اگر نبود اطاعت با جان دل مردم از فرمان امام که بسیج شوید و علیه کفر بجنگید چنین نمی شد.

و اما امروز شرایط زمان ما چگونه است؟

نیاز به وحدت میان مردم و همکاری با هم امروز پررنگ تر از هر زمان دیگری است.

 باید پشتوانه هم باشیم  باید به دفاع ديگري بپردازيم جنگ امروز ما به مراتب پیچیده تر از دیروز است امروز دشمنان ما از هر حیله ای استفاده می کند تا ارزشهای ما را تغییر دهند.

وظیفه سنگینی بر دوش ماست باید پاسبان دینمان باشیم پاسبان خون عزیزانی که رفتند تا نظام ما، " جمهوري اسلامي " بماند.

باید هر روز بر معرفتمان بیافزاییم و بعد از آن بصیرت بیابیم تا ارزشهای مقدسمان تغییر هویت ندهند.

امروز در تمام ميدان هاي سازندگي نياز به تلاش و همكاريست نياز به بسيج شدن نيروهاست در كسب علم در سازندگي و رسيدگي به محرومين در دفاع از آنچه برايش جنگيديم و در تمام اموري كه جامعه آرماني ما را در راه مدينه فاضله شدن پيش ببرد تا روزي كه همپاي امام عالي قدرمان پرچم را به دست موعود برسانيم.

                                                                      ان شاء الله

افسران - جنگ عقیده ها

همه برمی خیزند

من اگر ما نشوم...

با من اکنون چه نشستن‌ها، خاموشی‌ها
با تو اکنون چه فراموشی‌هاست
چه کسی می‌خواهد
من و تو ما نشویم
خانه‌اش ویران باد
من اگر ما نشوم، تنهایم
تو اگر ما نشوی،
خویشتنی
از کجا که من و تو
شور یکپارچگی را در شرق
باز برپا نکنیم
از کجا که من و تو
مشت رسوایان را وانکنیم
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر می‌خیزند
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد؟
چه کسی با دشمن بستیزد؟
چه کسی
پنجه در پنجه‌ی هر دشمن دون  آویزد
دشت‌ها نام تو را می‌گویند
کوه‌ها شعر مرا می‌خوانند
کوه باید شد و ماند، رود باید شد و رفت،
دشت باید شد و خواند
در من این جلوه‌ی اندوه زچیست؟
حرف را باید زد!
درد را باید گفت!
با تو اکنون چه فراموشی‌ها؛
با من اکنون چه نشستن‌ها، خاموشی‌هاست
تو مپندار که خاموشی من،
هست برهان فراموشی من
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه بر می‌خیزند»

حميد مصدق

پوتین های مشکی




یاد پوتین‎هایی بخیر که مشکی بودند

اما از پس خود ذره‎ای تیرگی و تاریکی به جای نگذاشتند

و جاهایی رفتند که کفشهای دیگر جرأت قدم نهادن به آنها را پیدا نکردند

این روزها تکان های دلمان سطحی شده است
و هیچ  زلزله و شوکی کارساز نیست تا ما را از خواب غفلت بیدارکند
ای مسافران عرش !
از شما دور شده ایم ...
سالهاست راه را گم کرده ایم ...
ای شهید  !! 
ما را ویران کن و بساز ...
با خاک خودت بساز ...
تا کوله بار گناهانمان را دور کنیم تا بلکه شانه هایمان سبکتر شود